طبق آخرین اخباری که چک و چوکو از شخصیتون زیر بَرام شُواردن مه هم بی شما اُمنوشتن .
1- هاج زنبور عسل : حاج زنبور عسل بعد از او بار اوّلی که رفتن حَج 3 بار دگه هم رفت و خَرج هم ایدادِن . حدود 2 ماه پیش حاج به درجهِ ملکه ای رسیدن و هنوزا بی مُم خو هم پیدا نیکردن . (( ای خبر توسط غلم که رفته روی گل ابریشم مالهِ مُم بریم شو عسل بکنت به دست ما رسیدن )) .
2- چوپان دروغگو : اگه یادتو بشت چوپان دروغگو از هم کوچیکی به گول مُشی مشهور هسته . آخرین خبری که ما از ای مهستن این که الان توی زندون شهرکِن و چند وخت دگه خدایاریش بشت بالا شـَکـَشِـن . (اعدام به جرم 10 کیلو دوا) (( خبرگذار کاکای مصیب که به جرم دعوا یک هفته رفته زندون شهرک )) .
3- حنا دختری در مرزعه : توی سرخون یتا زمین ایخریدن و به کشاورزی مشغولـِن البته هنوز مُجردِن و سَغ خو هم هنوز ایشه . سَغِـش صاحب 4 تا کـُچـَکِ گـُلـــگـُلـَکی بودن . کار و باریش هم ایگفتن و وضع مالیش هم خوبن ( قابل توجه جوونون مجرد ) . (( خبر گذار بَپ بریم ، همو که ماشین سایپا ایشه و توی مسیر سرخون کار اکنت )) .
4- ملوان زبل : ملوان زبل تازگی یو توی خط ] کـِشم _ بندر[ روی کایک جاشویی اکنت . اسفناج دگه بی ملوان زبل چاره ساز نین بی همی چند مُدَتـِن که سَمسول و شـُلـَکی درست اکنت و اخارت . (( خبر باز هم از کاکای مصیب )) .
5- زبل خان : زبل از بس که توی جنگلو دمبال شکار شیر و پُـلنگ دو ایکندن خسته بودن بی همی خاطر یتا دوشاخ بی خو درست ایکردن و داخل محله بالا به شکار کِـمَنزیل مشغولِن ، لازم به ذکرن که آخر هفته وا سَرمَهری اریت دیریا شورت بگنتن . (( چوکو محله بالا )) .
...........................................................
خَرج = ولیمه
مُم بریم = مادر ابراهیم
گول مُشی = دروغگویی
10 کیلو دوا = 10 کیلو مواد مخدر / دوا = هروئین
سَغ = سگ
کـُچـَکِ گـُلـــگـُلـَکی = توله گلگلی / توله خال خالی
بَپ بریم = پدر ابراهیم
جاشویی = کارگری / ملوانی
سَمسول = نوعی سبزی
شـُلـَکی = نوعی سبزی
کِـمَنزیل = نوعی پرنده شبیه به بلدرچین
سَرمَهری = قلاب ماهی گیری که چوبش از درخت خرمان
شورت = نوعی ماهی کوچک ( خیلی هم خاشن )
جز دیدنت برایم , کاری دیگر نمونده
رو طاقچه’ اتاقم
عکسای تو ردیفند
جز دیدنت برایم
کاری دیگر نمونده
از دوری من و تو
ترانه ها سرودم
برای با تو بودن
نائی دیگر نمونده
از نقشه’ زندگی
روز و شبم اسیری
با یادت این نوشته
خطی دیگر نمونده
از بلبلان عاشق
بس نکته ها شنیدم
میخانه های عشقم
جامی دیگر نمونده
از پیک ناز عاشق
گلواژه ها رسیده
آخر تو با من هستی
حالی دیگر نمونده
تو از من این نوشتی
از خاطرات زیبا
بیا با لحظه هام باش
وقتی دیگر نمونده
هر گوشه’ اتاقا
با ذوق تو ردیفند
از لابلای خنده
دردی دیگر نمونده
از قطره های بارون
من زندگی گرفتم
از قطره قطره اشکم
آبی دیگر نمونده
تو آسمون قلبم
پرنده ها زیادند
با کوچ هر پرنده
بالی دیگر نمونده
حالا که وقت خنده
از آسمون رسیده
بیا با لحظه هام باش
راهی دیگر نمونده
با صورت چو ماهت
زیبایی ها پریدند
لو’ لو’ ی آسمونیت
خالی دیگر نمونده
***
(نوپا)
ای والا خیلی با حال هسته...بیچه دیر وا دیر آپ لود اکونی وبلاگت به روز بکن
سلام کاکا بنویس کاکا که خاش انویسی
اگه اتونی زود وا زود بنویس که معتاد نوشته اونتوم .فعلن وامید خدا کا کربونت کرابو.
سلامت بشی کاکا . نظر لطفتن . چشم سعی اکنم زود به زود آپ بکنم .
وبلاگ سر کوچَه که توسط نوجوانی با نام مستعار چوک محله نوشته می شود از معدود وبلاگهایی است که به زبان بندری می نویسد و می توان گفت تنها وبلاگی است که فقط با لهجه بندری می نویسد و این خود جای بحث دارد که در بین این همه وبلاگ هرمزگانی تنها یک وبلاگ به زبان محلی می نویسد و از همین یک وبلاگ هم استقبال چندانی نمی شود ...
چوک محله که ID ویا نام خود و حتی محله را هم نیاورده وقایع و اتفاقاتی که در محله شان رخ می دهد را در وبلاگش می نگارد .دعوا ، عروسی ، نذری ، عزاداری و ... که خود نشان از از زندگی نزدیک به هم مردم در محله های قدیم بندر دارد.
نویسنده وبلاگ در بعضی پستها ( مثل پست دعوا) شیطنت خود و دوستانش ( بچه های محله )را نشان می دهد و در بعضی پستها هم خود را به چنان پخمگی می زند که اصلا قابل باور نیست ... در بعضی موارد هم در قالب خاطرات سعی به یادآوری نکات اخلاقی دارد مثل پست ماهواره یا سیزده به در که دوستان وی ماهواره دارند یا بی اجازه از باغ دیگران میوه می چینند که چندان به دل نمی شیند البته عمل کردن به همه اینها خوب است ولی اینقدر واضح است که نیازی به بیان آن نیست.
قابل توجه است که خود نویسنده در تمام موارد فقط ناظر ماجراست و تنها غلم ، مصیب و جهنگیر هستند که کارهای خلاف انجام می دهند اما از قدیم گفته اند که " تو اول بگو با کیان دوستی تا سپس بگویم که تو کیستی "
از بهترین پستهای این وبلاگ پست چی چه کای کاکای مصیب است که با رگه هایی از طنز، لاف زدن یکی از بچه های محل را تعریف می کند و در همین حین از کلمات قدیمی بندری هم استفاده می کند .
نگارنده : فرزانه
www.doniayefani.blogfa.com
******
تشریح خوبی و در واقع تعریف اتکردن از چوک محله . نظر لطفتن . برزگواری شما ارسند . ای کاش دیگر دوستان هم نظرات خودشو در مورد ای حقیر بنویسن . چون احتمالا چند هفته دگه موکع خدمت سربازیم ارسد و باید با شما و ای وبلاگ خدافظی بکنم . البته مطالب توی آرشیو اموند ...
ولی تا وختی که اعزام نبودم در خدمت دوستان هستم . شاید قبل از تعطیل کردن وبلاگ نقاب از چهر چوک محله برداشته بو ... کسی چه ادونت ؟
سلام کاکا دل تنگم تنگ تر ادکه تا بری سربازی و بی ما ول بکنی ازت خواهش امه ئی ادرس هات میلم بسه وا با مه در تماس به.وا مید خدا کی ارفتی انشا الله ک خیر و خاشین.فعلن سلام
با عرض شرمندگی باید خدمت کاکای عزیزم عرض بکنم که مه زیاد آشنایی با سایت هات میل امنینن . یا هو هم در حد مبتدی بلدم .
اگه امکان ایشستن شما یتا میل به خودت تو یا هو بساز و یه روز توی مسنجر با هم قرار بنسیم . ممنون ابم . چون مشتاق آشنایی و دیدارم .
مطلب خوبی است همیشه در لفافه سخن گفتن و قضاوت را به مخاطب واگذار کردن جواب مثبت داده است.موفق باشید.
مطلب خیلی باحالن ولی
خودت هم خیلی با حالی . ادنم چه توا بگی . اگه امکان ایشه یخو گپ تو لو خو نگه بکن .
اسم خودت هم بذار پسر شجاع! البته وقتی سرباز شدی.
خا ؟ بی چه ؟
تو سر تا با چاخان و دورغی هیچ بارت نیست فکر میکنی زرنگی ابروی بندری ها را نبر با مزخرفاتت
اگه لوطی باکش نکن
آقا یا خانم ( رودونی ) ضمن تشکر از ای نقد تون و ای که افتخار اتدادن و بی مه به تصحیح کردن ذهنیتم دعوت اتکردن :
باید خدمت شما و سایر عزیزون عرض بکنم که ای خط نوشته اون با تمام چوکلکی بودن و بی کلاس بودن و غلمکی بودنش ، در آخر هر مطلب یه پیامی به خواننده خو امنهادن . اکثر دوستان ، یا بهترن عرض بکنم که تمام دوستان خواننده مه خیلی خوب ای پیامی که توی مطالبم هستن اگرن .
شاید شما چون اولین بارتن که ایجا اهندی با دیده ساده و عامیانه و معنی لغوی مطلب ، به موضوع نگاه اکنی ؟؟؟
سلام مه به رودونیون عزیز و خون گرم برسون . خاش بشیتون .
به پاکی کوهِ گِنُو
مَوا بِگَم یه شعر نُو
موا بگم ای بندری
کایـِک خُ بزن نَه هُو
مَوا بگـَم جنوبی اَم
پر از صفا و خوبی اَم
هنوز همون چوکِلَـکِ
سوار اسبِ چوبی اَم
...
سلام خالو ، سمسول با نون فتیر سوراغ روغنی
شلکی ( تو سورو ما شگیم زازغ ) جوش هاده مچ بگه و با دوغ اچسپت .
ماهی شورت هم با برنج سوکه دوتا توماته هم پاش هاده
کمنزیل هم اگر گیر اتوا بزن سر سیخ یه چدول اماده بونوس که باش بزنی !
خوراکت اماده بود حالا یه لوطی شوا یه دست چنگ بزنت و به چمیم قبل از خوردن
اشکمت که پر بود یه سری هم بدو به محله سورو
که مطلب جدیدی ام نوشتن .
سلا چولانگون محل برسون
ای دل غافل ایطوکا که تو تعریف اتکرد گشنه مو بو . . .
چولنگون هم مطقابلا سلام ارسونن . ان شالله به همی زودیون اتیم سورو .
سلام.... مه اگر مدونست به چه تو وبلاگ تو ایقد با ایمیل تنها پیغام ادن خیلی خوب هسته ... تو یا زیاد دوست اتهه یا زیاد دشمن
دشمن که امنینن ولی رفیک زیاد .
نقاب برداشته نبودن هنوز؟
قبل از خدمت سربازی ... OK
یکی به نعل و یکی به میخ.افرین.
اخبار جالب و خوبی هسته . حالا بگه از خودت چه خبر ؟؟؟
خبر خاصی نین . ولی چند روز دگه با مطلب جدید در خدمت دوستانم .
از ای دیار سلامت اکنم. خسته نبی با ای قلمت. مه که حال اکنم. منتظر مطالب خاش و جدید.
سلام
ان شاءالله سربازیت خدمت بکنم !
خیلی جالب ادنوشتن . مه که کلی استفاده امکه.
خدا بکنت .
بی چه سراغ ما نتی کاکا؟
شرمنده م . با آدمون فضولی مث ... کاری امنینن . ولی تو بدو طرف مه .
خیلی برایم جالب بود موفق باشی به رودانی توجه نکن کار خودت ادامه بده ما از نوشتهای تو به زبان بندری بسیار استفاده میکنیم وخیلی خیلی جالب است مجددا موفق باشی
کربون مرام و معرفتت دوست عزیز . . . انتقادات و نظرات سازنده شما بی مه در امر نوشتن خیلی کمک اکنت . . .
رودونی و بندری : همه بی مه عزیز و محترمند و همچنینن یکایک شما عزیزون . زنده بمونی .
با سلام مجداد منظور من ان اقا یاخانمی بود که نوشته شما دروغ یا جاخان میگی بادرود مجداد
علیکم السلام دوست عزیز .
هر کس هر طور دوست ایشه نظر ادیت . همه نظرات مث هم نهن . نوشتن نظرات دوستان به طرز فکرشون بر اگردت . طرز فکرشون به شخصیتشون ...